وقتی راه را از چاه نشناسید بازی میخورید.
به نظرم آمد قبل از امامزادگان عشق از امام عشق امیرالمومنین(علیه السلام) سخن بگوییم. برای حفظ عشق باید حتما به معرفت شناسی عشق توجه کرد، به ریشههای معرفتی عشق که اگر آگاهی نباشد عشق هم نخواهد بود و بنابراین اگر بخواهیم پرچم عشق را سر دست نگه داریم باید آگاهی را نیز سر دست نگه داریم که یک راه مهم آن مطالعات اسلامی حساب شده و متراکم است. بدون کتاب خواندن و بدون زحمت کشیدن هیچ کس حافظ هیچ فرهنگی نمیتواند باشد و با صرف احساسات، هم خطر افراط و تفریط است و هم اندیشههای صحیح نهادینه و ریشه دار نمیشود.
با وزش یک طوفان، یک بحران وآمدن یک فتنه فرهنگی، یک شبه همه چیز زیر و رو میشود؛ شما خالصید، صادقید اما وقتی راه را از چاه نشناسید بازی میخورید.
اگر ایمان و عشق بازی و عشق ورزی و شهادت طلبی را که بالاترین درجه خلوص یک انسان است داشته باشیم ولی اگر از پشتوانه معرفتی درستی برخوردار نباشیم هر لحظه ممکن است بلغزیم یا اگر هم نلغزیم چون ثبات نداریم بعد از مدتی دچار تردید یا پشیمانی خواهیم شد.
به نظرم آمد اگر به دوره چند ساله ولایت و حاکمیت امیرالمومنین(علیه السلام) نظری بیندازیم متوجه خواهیم شد که از جهاتی به شرایط ما کمک خواهد کرد؛ دورانی که حکومت به امیرالمومنین(علیه السلام) رسید، به لحاظ زمانی شبیه دوران ما است. سال 35 هجری یعنی 25 سال از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) گذشته است.
سران قتنه، دنیا طلب بودند
در قسمت اول مطلب «آدم ها را با حق بسنجید» مباحث: فتنه، زمان فراگیری فتنه، رنگ ها و چهره ها و جنگ های تحمیل شده به امام علی(ع)، مورد بررسی قرارگرفت.
بزرگان اسلام در زمان پیامبر برسر قدرت با امیرالمؤمنین درگیر شدند
حضرت امیر(ع) فرمود: چنان در دوران حکومت من برهم زده خواهیدشد و کاری می کنم با کف گیر آزمون مجدد انقلاب، آنهایی که پایین هستند بالا و افرادی که بالا هستند پایین بیایند و به این شکل زیر و رویتان می کنم.
علی(ع) می فرماید: اینگونه نیست که یک بار امتحان دهید و تا آخر عمرتان گارانتی شوید. اینکه ما 30 سال پیش زمان پیامبر(ص) امتحان داده ایم، کافی نیست بلکه دوباره باید امتحان دهید چرا که هیچ کسی گارانتی نیست. فرمود که دراین امتحان مجدد، گاهی کسانی که سابقه های درخشان و طولانی از زمان پیامبر(ص) دراسلام داشتند دراین مسابقه و آزمون دوباره عقب می افتند و افرادی که در آن دوره کسی نبودند و کسی آنها را نمی شناخت جلو می افتند.
امام فرمود: «این یک آزمون دوباره است و یک بار برای همیشه نیست، دوباره باید آزمون بدهید و به خدا سوگند من فریبتان ندادم و نخواهم داد و چیزی را ازشما مخفی نکردم. به خدا سوگند هیچ حقیقتی را ازشما پنهان نکردم. من حکومتی را تشکیل دادم که در آن با شما مردم چیزی را مخفی ندارم و هیچ گاه به شما دروغ نگفتم و مرا به این مقام و به این روز خبر داده اند.
جالب این است اول کسی که با علی(ع) دست بیعت داد طلحه بود. بعد زبیر بیعت می کند و همین ها چندماه بعد با امیرالمؤمنین آن هم برسر قدرت درگیر می شوند. حضرت امیر می فرمایند: کسانی از شما که برادران خود من هستید، کسانی از شما دراین سالها در این دنیا غرق شدند و اموالی را تصاحب کردند. من وقتی مقابل این افراد را بگیرم و خواهم گرفت و فقط حقوق خود آنها را به آنها خواهم داد از دست من عصبانی خواهندشد. فریاد خواهند زد که پسر ابوطالب ما را از حقوقمان محروم کرد و به ما ظلم کرد. آگاه باشید هرکس از مهاجرین و انصار و از اصحاب پیامبر و خویشان پیامبر و از بستگان پیامبر و همه کس خیال و گمان کند که به خاطر سابقه اش، به خاطر هم نشینی با پیامبر بر دیگران نسبت به بیت المال برتری دارد بداند که خطاست.
نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان
لیست کل یادداشت های این وبلاگ